شیمی افسردگی
تاریخ ثبت: ۳۰-۰۸-۱۴۰۳
مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه
عملکردهای مغز انسان، از جمله احساسات، تحت تأثیر انتقالدهندههای عصبی قرار دارند که پیامهای شیمیایی را در سراسر بدن منتقل میکنند. به عنوان نمونه، افسردگی به عدم تعادل شیمیایی در انتقالدهندههای عصبی که خلق و خو را تنظیم میکنند، مانند سروتونین و دوپامین، مرتبط است. این عدم تعادل ممکن است ناشی از یک اختلال ژنتیکی، سوء مصرف مواد، یک رویداد آسیبزا در زندگی، یا – همانطور که بسیاری از پژوهشگران بر این باورند – ترکیبی از عوامل مختلف باشد.
در اینجا به بررسی شیمی افسردگی به طور دقیقتر میپردازیم و تأثیرات بالقوه عدم تعادل شیمیایی در مغز و نقش ژنتیک را مورد بررسی قرار میدهیم.
افسردگی چیست؟
افسردگی تنها به معنای احساس غم و اندوه یا یک دوره کوتاه ناراحتی نیست. بلکه با احساس مداوم ناامیدی و افسردگی شناخته میشود. فردی که دچار افسردگی است ممکن است امید، هدف یا معنا در زندگیاش را از دست بدهد. این وضعیت گاهی اوقات به دنبال یک رویداد آسیبزا یا استرسزا، مانند از دست دادن عزیزان یا پایان یک رابطه عاطفی، به وجود میآید.
افسردگی بر هر فرد به شیوهای متفاوت تأثیر میگذارد و علائم آن میتواند از خفیف تا شدید متغیر باشد. برخی از افراد مبتلا به افسردگی ممکن است دچار گوشهگیری، تحریکپذیری و عدم توجه به مراقبتهای شخصی شوند. در موارد شدیدتر، ممکن است افکار خودکشی در ذهن فرد شکل بگیرد.
علت یا محرکهای زمینهای افسردگی میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، اما معمولاً همان مواد شیمیایی در این فرآیند نقش دارند. همانطور که در ادامه توضیح خواهیم داد، انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین در تنظیم خلق و خو و رفتار انسان اهمیت زیادی دارند.
چه عدم تعادل شیمیایی باعث افسردگی می شود؟
برخی از مواد شیمیایی یا انتقالدهندههای عصبی کلیدی که میتوانند بر وضعیت عاطفی و سلامت روانی ما تأثیر بگذارند، شامل سروتونین، دوپامین، اندورفین، اکسیتوسین و نوراپینفرین میباشند.
دوپامین معمولاً به عنوان انتقالدهنده عصبی مرتبط با شادی یا “احساس خوب” شناخته میشود، در حالی که اکسیتوسین به عنوان هورمون عشق معرفی میگردد. سروتونین به تنظیم خواب کمک میکند و نوراپینفرین (که به نورآدرنالین نیز معروف است) در واکنشهای بدن به موقعیتهای خطرناک نقش ایفا میکند.
این انتقالدهندههای عصبی به طور مشترک احساسات شادی و غم را تنظیم کرده و واکنش ما به استرس را تحت تأثیر قرار میدهند. برخی از متخصصان بر این باورند که سطوح پایین دوپامین و سروتونین میتواند منجر به احساس غم و در نهایت افسردگی شود، به ویژه اگر با استرس تشدید گردد. در چنین شرایطی، داروهای ضدافسردگی و تثبیتکنندههای خلقی ممکن است به اصلاح عدم تعادل شیمیایی که میتواند به افسردگی منجر شود، کمک کنند، هرچند که برخی از محققان این ادعا را زیر سوال میبرند.
در زیر به بررسی دو مورد از رایج ترین شرایط شیمیایی مغز که خلق و خو را تنظیم می کنند می پردازیم. آنها بسته به شرایط به طور بالقوه می توانند افسردگی را تحریک کنند یا از آن پیشگیری کنند.
1. کاهش سطح سروتونین
افسردگی به طور تاریخی با سطوح پایین سروتونین ارتباط دارد. تحقیقات نشان دادهاند که سروتونین میتواند بر وضعیت روحی ما تأثیر بگذارد و افرادی که دارای سطح طبیعی سروتونین هستند، معمولاً از نظر عاطفی پایدارترند. این افراد معمولاً تمرکز بیشتری دارند و به راحتی تحت تأثیر قرار نمیگیرند.
در مقابل، افرادی که سطح سروتونین پایینی دارند، ممکن است بیشتر در معرض افسردگی قرار بگیرند و از مشکلات روانی رنج ببرند. به همین دلیل، بسیاری از داروهای روانپزشکی که برای درمان افسردگی و سایر اختلالات خلقی استفاده میشوند، به طور شیمیایی طراحی شدهاند تا سطح سروتونین در مغز را افزایش دهند.
سروتونین چیست؟
سروتونین، که به نام IUPAC 5-هیدروکسی تریپتامین نیز شناخته میشود، یک انتقالدهنده عصبی با یک گروه آمینه واحد است و فرمول شیمیایی آن C10H12N2O میباشد. این ماده وظایف متعددی از جمله تنظیم خلق و خو و حافظه را بر عهده دارد و همچنین در فرآیندهای فیزیولوژیکی مختلف، از جمله انقباض عروق، نقش ایفا میکند.
2. افزایش سطح انتقال دهنده های عصبی مونوآمین
ساختار شیمیایی انتقال دهنده های عصبی مونوآمین
برخی افراد معتقدند که افزایش سطح برخی از انواع خاص انتقالدهندههای عصبی مونوآمین میتواند به تحریک یا پیشگیری از افسردگی کمک کند. به عنوان مثال، سطوح بالای دوپامین میتواند احساس سرخوشی و سلامتی را به همراه داشته باشد.
با این حال، اگر عامل افزایش دوپامین چیزی مصنوعی مانند مواد مخدر یا الکل باشد، فرد ممکن است به تحمل دوپامین دچار شود. این به این معناست که برای تجربه همان سطح سرخوشی، نیاز به دوزهای بالاتری از محرکهای لذتبخش خواهد داشت. در غیاب این لذت، ممکن است احساس بیحالی و افسردگی کند. این روند میتواند به اعتیاد منجر شود.
مونوآمین چیست؟
انتقالدهندههای عصبی مونوآمین، مواد شیمیایی در مغز و هورمونهایی هستند که به تنظیم خلق و خو و دیگر عملکردهای ذهنی کمک میکنند. همانطور که از نامشان پیداست، هر مولکول این انتقالدهندهها شامل یک گروه آمینه است که به یک حلقه معطر متصل میشود. از جمله نمونههای این انتقالدهندهها میتوان به سروتونین، دوپامین و نوراپینفرین اشاره کرد.
آیا افسردگی ژنتیکی است؟
افسردگی ممکن است به دنبال یک رویداد آسیبزا یا استرسزا، مانند سوءاستفاده، از دست دادن عزیزان، بیکاری یا پایان یک رابطه، بروز کند. هر فردی، چه جوان و چه پیر، در صورت مواجهه با محرکهای مناسب، ممکن است دچار افسردگی شود. با این حال، عوامل ژنتیکی نیز میتوانند در افرادی که به اختلال افسردگی اساسی مبتلا هستند، تأثیرگذار باشند. این نوع اختلالات معمولاً با دیگر بیماریهای روانی مانند اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی نیز همراه هستند.
بسیاری از متخصصان بر این باورند که ارتباط ژنتیکی با افسردگی ناشی از ترکیب چندین ژن مختلف است و نه تنها یک ژن خاص. برخی از ژنهایی که به احتمال زیاد در ایجاد افسردگی در افراد مؤثر هستند، شامل موارد زیر میباشند:
- ژن های گیرنده دوپامین (DRD3، DRD4)
- ژن های گیرنده سروتونین (HTR1A، HTR2A، HTR1B، HTR2C)
- ژن گیرنده نورآدرنالین (SLC6A2)
- ژن تولید کننده دوپامین (SLC6A3)
طبق گزارشی که سازمان جهانی بهداشت منتشر کرده، تقریباً 280 میلیون نفر در سطح جهانی به اختلالات افسردگی دچار هستند. تحقیقات انجام شده بر روی خانوادهها و دوقلوها نیز نشاندهنده ارتباط ژنتیکی قوی و وراثتی بودن این اختلالات است.
آیا افسردگی برای همیشه شیمی مغز را تغییر می دهد؟
اگر افسردگی درمان نشود، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این وضعیت میتواند به طور دائمی شیمی مغز شما را تغییر دهد. این موضوع به ویژه برای افرادی که دارای استعداد ژنتیکی هستند یا به اعتیاد مبتلا هستند، صدق میکند.
نحوه بیان ژنها و حساسیت گیرندهها به انواع خاصی از انتقالدهندههای عصبی میتواند بر عملکرد مغز آنها تأثیر بگذارد. این میتواند یکی از دلایل دشواری درمان افسردگی در برخی افراد باشد.
خلاصه
انتقالدهندههای عصبی یا پیامرسانهای شیمیایی متنوع در مغز، تأثیر زیادی بر تنظیم خلق و خو و حالت عاطفی ما دارند. برخی از متخصصان بر این باورند که عدم تعادل در این مواد شیمیایی میتواند به بروز افسردگی کمک کند، هرچند که در واقع ممکن است عوامل متعددی در این زمینه دخیل باشند. در حالی که تجربیات استرسزا یا آسیبزا در زندگی میتوانند منجر به افسردگی شوند، برای برخی افراد، عوامل ژنتیکی نیز نقش قابل توجهی ایفا میکنند. تحقیقات نشان میدهد که افسردگی مزمن ممکن است به طور دائمی شیمی مغز و عملکرد گیرندهها را تحت تأثیر قرار دهد.
منبع:https://www.chemicals.co.uk/blog